حقوق زن حقوق بشر است
مترجم:
ع. ر. رهگذر
امتیاز دهید
بدون شک مبارزات مسالمت آمیز زنان ایران برای رفع تبعیض و برابری حقوقی با مردان با تکیه بر موازین بین المللی حقوق بشر یکی از صفحات درخشان تاریخ مبارزات جهانی زنان برای برابری حقوق با مردان است.
ابتکار و نوآوری زنان ایران ، شجاعت و استقامت شان در مقابل خشونت و سرکوب دولتی ، ستایش جامعه جهانی از فعالان ایرانی حقوق زن را برانگیخته است...
بیشتر
ابتکار و نوآوری زنان ایران ، شجاعت و استقامت شان در مقابل خشونت و سرکوب دولتی ، ستایش جامعه جهانی از فعالان ایرانی حقوق زن را برانگیخته است...
تگ:
حقوق بشر
آپلود شده توسط:
MTOM
1388/08/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی حقوق زن حقوق بشر است
هشتم مارس، روز جهانی زن در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته می شود. ۸ مارس روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی،نژادی و … به یادآوری موفقیت ها و دستاوردهای شان می پردازند. در حقیقت، این روز مجالی است برای نگاه کردن به گذشته در مسیر تلاش ها، منازعه ها و فعالیت های پیشین، و بیشتر برای نگریستن در راستای حرکت های پیش رو برای باز کردن راه در جهت شکوفایی استعدادها و فرصت هایی که در انتظار نسل آینده زنان است.علت انتخاب ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن
سالانه میلیونها تن زن و مرد در اقصی نقاط جهان در روز هشتم مارس با ترتیب اجتماعات و گردهمایی ها این روز را گرامی میدارند. انتخاب روز هشتم مارس به عنوان روز زن بخاطر مبارزۀ زنان کارگر فابریکه نساجی کتان در سال ۱۸۵۷ میلادی در شهر نیویورک آمریکا بر می گردد.
شرایط کاری سخت و غیر انسانی با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشور های صنعتی وارد فابریکات و بازار کاری شده بودند آنان را وادار به مبارزه علیه این بی عدالتی به شکل سازمان یافته و منظم نمود. در این روز کارگران نساجى زن در یک کارخانه بزرگ پوشاک براى اعتراض علیه شرایط بسیار سخت کارى و وضعیت اقتصادی شان دست به اعتصاب زدند. خاطره این اعتصاب برای کارگران فابریکۀ نساجى باقى ماند. نارضایتى عمومى ازاین شرایط براى زنان کارگر ادامه داشت.
هشتم مارس سال۱۹۰۸ میلادی:
بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کاگران زن کارخانـۀ نساجی کتان در شهر نیویورک به منظور احیا خاطرۀ اعتصاب در این روز را که تبعیض،محرومیت وفشار کار و حقوق بسیار کم زنان را بیاد می آورد دست به اعتصاب زدند، صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگران بخش های دیگر با اعتصاب گران و عدم سرایت آن به بخش های دیگر ، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت و بعدا به دلایل نامعلوم کارخانه آتش گرفت و فقط تعداد کمی از زنان توانستند از این حادثه نجات یابند و مابقی ۱۲۹ تن از زنان کارگر در این آتش سوختند.
به همین دلیل روز هشتم مارس بطور سنتی بنام روز مبارزه زنان علیه بی عدالتی و فشار علیه زنان در خاطره ها باقی ماند. در سال هاى بعد در کشورهاى مختلف اروپایى و امریکا مبارزه زنان به شکل تظاهرات و اعتصاب کاری علیه فشار، تبعیض و استعمار کاری و همینطور برای داشتن حقوق برابر در اجتماع ادامه پیدا کرد.
از جمله یکی از مهمترین مدافعان حقوق زن در آلمان خانم کلارا زتکین (۱۸۵۷-۱۹۳۳) خواسته های مبارزان زن در آلمان را مبنی بر هشت ساعت کار در روز، تعصیلات ویژه در ایام زایمان و سایر حقوق طبق قانون را تقاضا کرد.
در اروپا دومین کنفرانس سوسیالیستی زنان که در آن صد زن مبارز از هفده کشور جهان شرکت داشتند،با اثر پیشنهاد خانم کلارا زتکین در روز۲۷ آگوست سال ۱۹۱۰ میلادی درکپنهاگ پایتخت دانمارک روز هشتم مارس به عنوان روز زن و روز همبستگی بخاطر دفاع از حقوق زنان و مبارزه در مقابل تبعیض های گوناگون علیه زنان بر گزیده شد.
در واقع می توان گفت آغاز حرکت برای شکل گیری یک روز و اختصاص آن به زنان، ابتدا از دل فعالیت های اعتراضی زنان کارگر در آغاز قرن بیستم در امریکای شمالی و سراسر اروپا نطفه بست :
۱۹۰۹: نخستین روز جهانی زن در ایالات متحده در ۲۸ فوریه ۱۹۰۹ برپا شد. حزب سوسیالیست آمریکا این روز را به افتخار و تجلیل از اعتصاب کارگران نساجی نیویورک، که در آن زنان علیه شرایط کاری خود اعتراض کرده بودند، برگزید.
۱۹۱۰: کنگره جهانی سوسیالیست ها، طی جلسه ای در کپنهاگ، «روز زن» را روز بین المللی زنان اعلام و آن را به عنوان حرکتی در جهت کسب حقوق زنان و گسترش حمایت به منظور دستیابی زنان به حق رای در سراسر جهان، تثبیت کرد. طرح پیشنهادی با موافقت بیش از یکصد تن از زنان از ۱۷ کشور جهان در این کنگره به تصویب رسید، و نخستین پیامد آن، انتخاب سه زن در پارلمان فنلاند بود. در این کنگره تاریخ ثابتی برای برگزاری مراسم انتخاب نشد.
۱۹۱۱ : بازتاب کنگره کپنهاگ سبب شد که روز جهانی زن برای نخستین بار (۱۹ مارس) در اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس برگزار شود، یعنی در کشورهایی که بیش از یک میلیون زن و مرد در تظاهرات بزرگی شرکت و حق رای برای زنان، امکان دستیابی به مشاغل دولتی، حقوق زنان برای کار، آموزش حرفه ای و پایان تبعیض شغلی را مطالبه کردند.
۱۹۱۳-۱۹۱۴ : با شروع جنگ جهانی، روز جهانی زن، دستمایه ای برای جنبش های زنان در سراسر جهان شد تا آن را به روزی برای اعتراض به جنگ جهانی تبدیل کنند. زنان روسی، به عنوان بخشی از جنبش صلح خواهی، نخستین مراسم روز جهانی زن را در آخرین یکشنبه ماه فوریه برگزار کردند. زنان در دیگر نقاط اروپا نیز حول و حوش ۸ مارس در اعتراض به جنگ و با ابراز همبستگی با دیگر فعالان، تظاهرات باشکوهی برپا ساختند.
۱۹۱۷ : زنان روسی، علیه عاقبت شوم جنگ، آخرین یکشنبه فوریه را برای اعتراض و اعتصاب خود و با درخواست «نان و صلح» انتخاب کردند (که بر اساس تقویم گرگوری روز ۸ مارس قطعیت پیدا کرد). چهار روز بعد، تزار روسیه استعفا داد و دولت موقت حق رای برای زنان را به رسمیت شناخت.
سازمان ملل متحد و برابری جنسی
قطعنامه سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۴۵ امضا شد، نخستین توافقنامه ای بود که اصل برابری زن و مرد را تصریح کرد. از آن زمان تاکنون، این قطعنامه بین المللی که منجر به ارائه استراتژی ها، استانداردها، برنامه ها و اهداف مختلف از سوی سازمان ملل شده، در پیشرفت موقعیت و وضعیت زنان در سرتاسر جهان موثر بوده است.
پس از سال ها، سازمان ملل متحد و آژانس های تخصصی اش مشارکت زنان را به عنوان شرکا برابر با مردان در دستیابی به پرورش، صلح، امنیت، و احترام کامل برای حقوق بشر مداوم، ترفیع داده اند. قدرت و اختیار زنان، نشان از چهره آشکار تلاش های سازمان ملل متحد با نظارت و تصحیح چالش های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان دارد.
امروزه و تجلیل از روز جهانی زن
در چند ساله اخیر، ۸ مارس روز جهانی زن برای زنان، نه تنها در کشورهای توسعه یافته که در جوامع در حال توسعه نیز به صورت گسترده تری مطرح و ابعاد تازه ای به خود گرفته است. جنبش رو به رشد جهانی زنان، که با برگزاری چهار کنفرانس بین المللی زنان توسط سازمان ملل متحد جهان تعمیق یافته است، در تبدیل روز جهانی زن به صف آرایی و اعتراض در جهت دستیابی زنان به حقوق شان و مشارکت آنان در عرصه های سیاسی و اقتصادی یاری بسیار رسانده است.
علاوه بر این، زنان جهان در روز جهانی زن تلاش کرده اند تا این روز را به فرصتی برای انعکاس پیشرفت ها و دستاوردهای به دست آمده، و کنش های شجاعانه و نیز عزم راسخ زنان عادی (که نقش شگفت آوری را در تاریخ کشورها و جوامع شان ایفا کرده اند) تبدیل کرده و این دستاوردها را گرامی بدارند.
دو جنس متفاوت اما برابر – بیگ بنگ: در دنیای متمدن این زمزمه ها در مورد تفاوت رفتار دو جنس وجود دارد: مردها پرخاشگرند، خانمها سیاستمدار. مردها از تنهایی خوششان می آیند، خانمها از حرف زدن. مردها ماشین آلات را دوست دارند، خانمها سریالهای تلویزیونی. مردها در خیاطی مشکل دارند و خانمها در رانندگی. آقایان مهارت بیشتری در پارک خودرو دارند، خانمها در پرستاری و مواظبت. جهت یابی مردها قویتر است. خانمها می توانند در یک لحظه چند کار متفاوت انجام دهند. آیا اینها واقعیت دارد؟
4بیولوژی و رفتار:
مغز مرد و زن چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ آیا ارتباطی میان چنین رفتارهایی با ساختار بیولوژیک و فرگشت وجود دارد؟ تفاوتهای بیولوژیکی چیستند؟ پسرها مغز بزرگتری دارند، اما نورونهای مغز دخترها بیشتر است. بیشترخانمها راست دست هستند. پسرها دستهای بلندتری دارند. قوه بینایی مردها بر خلاف قوه بوبایی از زنها قویتر است. خانمها عمر بیشتری دارند. فرگشت چه می گوید؟ برای پاسخ باید به دوره ای از تکامل انسان رجوع کنیم که ساختار اجتماعی وظایف مشخصی را پیش روی این دو جنس قرار داده است. مهمترین وظایف کدامند؟ تهیه کالری و ادامه نسل. مردها به دنبال شکار و تامین غذا و امنیت گروه و زنها محافظ فرزندان و جمع آوری منابع غذایی گیاهی بوده اند. حتی برای کسی که با الفبای فرگشت آشناست، حدس اینکه این وظایف سبب چه تفاوتهای بیولوژیکی و رفتاری می شود، کار دشواری نیست!
مهمترین آن در بخش شکار توسط مردان و محافظت از بچه ها توسط زنهاست. مردها باید قویتر و ریسک پذیرتر باشند و زنها پرستار و دلسوز. شما حدسهایتان را ادامه دهید. آیا ارتباطی میان وظیفه شکار با فوتبال و کنترل تلویزیون هست؟ آیا رابطه ای میان چیدمان دانه ها و گیاهان با علاقه خانمها با چیدمان هست؟ نیازی نیست که برای جمع آوری مدارک این تئوری به فسیلها و نشانه های ما قبل تاریخ رجوع کنید. در همین عصر نیز قبایلی وجود دارند که شبیه انسانهای اولیه زندگی می کنند. یکی از این قبایل به نام هادزا در تاتزانیا زندگی می کنند. ساختار اجتماعی آنها ریشه چنین تفاوتهای غریزی را به خوبی نمایش می دهد. پیدایش جنسیت :پس از لقاح، اسپرمهای نر که کوچکتر و چابکترند به تعداد ۲۰% بیشتر از جنس ماده، اطراف تخمک را می گیرند.
به همین ترتیب به ازای هر ۱۰۰ جنین دختر، ۱۲۰ جنین پسر تشکیل می شود، اما حدود ۱۵ تا از جنین های پسر قبل از تولد از میان می روند!تا ۶ هفته پس از پیدایش جنین، جنسیتی در کار نیست، اما در این زمان ژن SRY که در DNA کروموزم Y وجود دارد، پروتئینی آزاد می کند که باعث رشد بیضه ها می شود. بیضه ها نیز تستوسترون آزاد می کند. عدم وجود تستوسترون، جنین را به سمت جنس ماده می برد. این، لحظه پیدایش جنسیت است. تستوسترون، جنین پسر را آسیب پذیرتر می کند. پس از به دنیا آمدن، تستوسترون باعث رشد بیشتر ماهیچه های پسر و وزن اومی شود، اما رشد نورونها، ریه و استخوانهای دختران بهتر است، یعنی نوزادان دختر بالغ تر و هوشیارترند. در کل برخلاف آنچه پنداشته می شود، در این مرحله نیز نوزاد پسر آسیب پذیرتر است!
2
جنسیت و رفتار:
طبق آزمایشهای مربوطه بر روی کودکان سه ساله مشخص شده که دخترها به طور غریزی احساس مسئولیت بیشتری برای پرستاری و مواظبت دارند. رفتار دلسوزانه و ارتباط احساسی و همدردی بیشتر زنها ناشی از اکسی توسین بیشتر آنهاست. این موضوع جهت مراقبت زنها از نوزادن در راستای فرگشت منطقی می نماید. در همین راستا زنها برای کنترل نوزادان خود، ارتباط احساسی و برنامه ریزی روزانه از زبان استفاده می کردند، در حالیکه مردان برای شکار به سکوت نیاز داشتند. تستها به خوبی نشان می دهد که قدرت و حافظه کلامی دخترها قویتر از پسرهاست. صبر آنها نیز بیشتر است. پسرها به رفتار اشیا علاقمند می شوند و دخترها به رفتار آدمها!بیشتر این تفاوتها ناشی از تستوسترون است. این هورمون به ویژه در زمان بلوغ باعث قویتر شدن هوش پسرها در هندسه و مهارتهای مهندسی و فضایی می شود. این واقعیت نیز به فرگشت ارتباط دارد.
این تفاوتها برای قبایل بدوی مانند هادزا در آفریقا وجود دارد و کاملا نشان می دهد که چنین اختلافهایی اکتسابی نبوده و در غریزه و ژنتیک نهفته است. مردها برای افروختن آتش و ساخت ابزار شکار، دارای غریزه ذاتی بوده و به خاطر خطرناک بودن بخشی از این کارها ، نیاز به تمرکز عمقی دارند. فعالیت زنها از ریسک کمتری برخوردار است و لذا به یک تمرکز عمقی نیاز ندارد، در عوض می توانند چند کار را همزمان انجام دهند. آیا این موضوع به مغز ارتباطی دارد؟ تفاوت میان نیمکره های مغزی مردان بیشتر از زنان است. در رحم، رشد مغز جنس نر تخصصی تر است. استروژن به نورونها کمک می کند تا بیشتر به یکدیگر متصل شوند. با توجه به استروژن بیشتر در جنس ماده،ارتباط نورونها بیشتر و پل متصل کننده نیمکره ها ضخیم تر است.
نتیجه اینکه قدرت ارتباطی نورونهای زنها بیشتر بوده و آنها در یک زمان می توانند از هر دو نیمکره مغزی خود استفاده کرده و در نتیجه به چند موضوع بپردازند، اما تمرکز بر روی یک موضوع برایشان دشوارتر است. همین موضوع باعث درک احساسی بیشتر زنها نسبت به مردان نیز می شود.استروژن حتی بر روی بینایی ایشان نیز موثر است. مردان در روز بهتر می بینند و زنان در شب. این خصوصیت مردان نیز برای شکار لازم بوده است. همانطور که تستوسترون باعث می شود میل مردان برای استقبال از خطر جهت شکار و حفظ قلمرو بالا رود.
نویسنده: احمد مصدر/ سایت علمی بیگ بنگ
منابع بیشتر: ncbi.nlm , ncbi , Sex-determination_system
Y_chromosome , Female , Male , bbc
Neuroscience_of_sex_differences
زیرا زنان اسیر دیگر قادر نخواهند بود انسانهایی آگاه و آزادی خواه پرورش دهند.
سیمون دوبووار
بقول سوروس...
اینقد تو بوق وکرنا کردن که خودمون هم باورمون شده زنان امروزی ایران تو غل وزنجیرن ودر بدترین حالات ممکن هستن
یک کم اون چشم نابینا رو بینا تر کنیم ماشاله حقوقشون بیشتز مردها هم شده وخودشون رو مثل مردها میدونن حتی در تعداد ازدواج
اگه نذین سال پیش بود شاید میگفت آره ولی الان چی؟!
گاهی بها دادان زیاد به زن خود موجبات دردسرهای بیشماری برای همون ذکوری میگردد که سنگ تساوی دقیق زن ومردو فریاد میزنن ولی تو همون باتلاق گیر کنن تازه میفهمن.......نقل قول:حقوق زن حقوق بشر است .
یعنی مردها بشر نیستند؟کتاب پرمحتوایی است ولی برای این موضوع نیاز به مطالعه بیشتر است .من حقوق میخونم، تا حالا تو قانون ایران به ماده یا تبصره ای بر نخوردم که از حقوق زنان حمایت کنه.
واقعا جای تاسف داره.........حقوق زن حقوق بشر است . بهترین جمله ای بود که تا حالا شنیدمحقوق زن حقوق بشر است . بهترین جمله ای بود که تا حالا شنیدم [/quote]
اون دردسرهایی که بهش اشاره کردی مطمئنی به خاطر تبعیضی که افرادی مثل شما قایل میشن نیست?!
این رابطه هایی که بهش اشاره میکنی یک معضل هستش و اصلا چه ربطی به برابری داره?
اتفاقا نابرابری جنسیتی و تعریف غلط شما از برابری باعث این همه معضل میشه
بقول سوروس...8-)8-)8-)
اينقد تو بوق وكرنا كردن كه خودمون هم باورمون شده زنان امروزي ايران تو غل وزنجيرن ودر بدترين حالات ممكن هستن:)):))
يك كم اون چشم نابينا رو بينا تر كنيم ماشاله حقوقشون بيشتز مردها هم شده وخودشون رو مثل مردها ميدونن حتي در تعداد ازدواج:D:D
اگه نذين سال پيش بود شايد ميگفت آره ولي الان چي؟!
گاهي بها دادان زياد به زن خود موجبات دردسرهاي بيشماري براي همون ذكوري ميگردد كه سنگ تساوي دقيق زن ومردو فرياد ميزنن ولي تو همون باتلاق گير كنن تازه ميفهمن.......
یعنی مردها بشر نیستند؟
واقعا جای تاسف داره.........